محرم ۱۳۹۸ – حاج مصطفی ساعدی

مراسم سینه زنی محرم ۱۳۹۸ | مسجد “حاج خیرالله” (کوی باغ زهرا)
نوحه خوان: حاج مصطفی ساعدی

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن LineArte.png است

شب تاسوعا
واحد : می گشایم لب به شرحی دلپریش

شب عاشورا
واحد : ای دل ای بهر پر از خون زچه نالانی باز

مراسم سینه زنی محرم ۱۳۹۸ | مسجد توحید
نوحه خوان: حاج مصطفی ساعدی

شب تاسوعا
واحد : باز محرم شد و ما آمدیم

شب عاشورا
واحد : فصل معراج غمین شه دین
آه از آن ساعت که سبط مصطفی

» نوحه : شش ماهه به میدان آمد
» نوحه خوان : حاج مصطفی ساعدی
» نواساز : حاج مصطفی ساعدی
» شعر : عادل آبرخت

شش ماهه به میدان آمد
از یاری قرآن آمد
از غربت بابا ** گریان و پریشان اصغر “گریان و پریشان”

مشتاق رخ جانان است
یاور و یار  قرآن است
در سایه ی ایمان ** آماده به هجران اصغر “آماده به هجران”

بر دست پدر شد حیدر
مــنجـی  دین پیغمبر
سر چشمه ی باران ** بی یاور و عطشان اصغر “بی یاور و عطشان”

 ای  قرص قمر  لالایی
 ای نور بصر  لالایی
نوباوه ی مظلوم ** دلداده معصوم اصغر ” دلداده معصوم

گلبرگ سپیدم لا لا
ای ماه  امیدم لالا
من ماندم و داغت  .. اندوه  فراقت ….
شد واله و شیدا اصغر
شد مست سبوی دلبر
از جان تو ای جان .. دین گشته گلستان .. ای پاره ی قرآن

آدل به نوا شد یاران
از غربت شاه شاهان
 دارد به قیامت ** امـید شفاعت  آدل “امید شفاعت”

» واحد : باز محرم شد و ما آمدیم
» نوحه خوان : حاج مصطفی ساعدی
» نواساز : محمد آرامی باغملایی
» شعر : سید محمد جواد جعفری همت

باز محرم شد و ما آمدیم
موسم ماتم شد و ما آمدیم

آمده ایم عرض ارادت کنیم
سینه زنیم از تو روایت کنیم
باز دلم دست به دامان توست
جان و دلم پهنه ی میدان توست
باز ز چشمان زمان غم چکید
خون به رگ عالم معنا دوید

آمده ام باز که مهمان شوم
از غم تو سر به گریبان شوم
بی سر و سامان توام یا حسین
آه مسلمان توام یا حسین

روضه ای دیگر بچکان در دلم
شورشی انداز به آب و گلم
معتکف خیمه ی ماتم شدم
ذاکر این ماه محرّم شدم

قبله ی حاجات منی یا حسین
مُهر عبادات منی یا حسین
گریه برای تو نجات من است
سینه زنی خط امان من است

واحد من نذر علی اصغر است
وقف قدِ سرو علی اکبر است
روضه ای مهمانی زینب شدیم
وقف پریشانی زینب شدیم

آمدم از کوفه رهایم کنی
زخمی کفرم دوایم کنی
تشنه ی یک جرعه نگاه توامپ
منتظری چشم به راه توام
ای همه ی دار و ندارم حسین
عزت من صبر و قرارم حسین
سیدالعطشان حسینم حسین
خسرو خوبان حسینم حسین

تو همه ی چشم امید منی
ماه شب و صبح سپید منی
یک گره افتاده به جان و دلم
با نظری حل کند این مشکلم


منتظر ماه محرّم شدیم
در حرم عشق تو مَحرَم شدیم
روح دعا سرّ شفا یا حسین
یک نگهی خون خدا یا حسین

» واحد : ای دل ای بحر پر از خون ز چه نالانی باز
» نوحه خوان : حاج مصطفی ساعدی
» نواساز : مصطفی اکابریان
» شعر : محمود موجی

ای دل ای بحر پر از خون ز چه نالانی باز؟
اشکریزان و مصیبت زده گریانی باز؟
غصه ای داری ازآن قصه ی جانسوز ای دل
شرح هفتاد و دو خورشید از آن روز ای دل

دشت در چنگ بلا غارت اهریمن بود
غرق درشادی و در هلهله ی دشمن بود
سرخوش از کشتن فرزند پیمبر بودند
مست ازغارت و برچیدن معجر بودند

خنجر و نیزه سنان و جسد یاران است
هرطرف غرق بخون یک ورق از قران است
هتک حرمت زبدنهای شهیدان کردند
جسم صد چاک لگد کوب ستوران کردند
قصد آتش زدن سینه ی زینب دارند
کاین چنین اهل حرم را همه می ازارند

زینب و پیکرعباس و حسین است و وداع
جسم صد چاک بخونِ قمرین است و وداع
گفت نالان، بنگر محنت و سوز زینب
بنگر بعد تو آمد چه به روز زینب

خیمه ها سوخته، اطفال پریشان و حزین
زینب غمزده از درد جدایی غمین
کعبه ام بودی و من زائرعطشان توام
لحظه ای پیش نماندست که مهمان توام
میروم لیک دلم پیش تو جا میماند
دل زینب وسط معرکه ها می ماند

کی مرا فکر جدایی ز تو در سر می بود؟
طاقتم کی به تماشای تو بی سرمی بود؟
درعجب مانده ام اینک ز چه زینب برپاست
از چه با این همه اندوه چنین پابرجاست

لیک خواهم که از این معرکه بیرون ببرم
جوشش خون تو پیوسته و دلخون ببرم
خسته از جور ولی تیغ علی در کامم
زینبم گرچه، ولی حیدرثانی نامم
از تو جان دادن و خون دادن و پیکار و جهاد
سهم من پای پر از آبله است وفریاد
جان فشانی زتو پیغام رسانی با من
تیغ خوردن زتو وآه نهانی با من

کشته امر به معروف و نماز است حسین
کربلایش حرم راز و نیاز است حسین
موجی ار مدعی شیعگی داری کن ساز
که همه ذکر حسین بن علی بود نماز

» نوحه : انا العطشانی
» نوحه خوان : حاج مصطفی ساعدی
» نواساز : محمد ندومی
» شعر : محمد ندومی

انا العطشانی
انا العطشانی          وانا حیرانی
قولو حسینا           انا العطشانی
بر گو حسینا           انا العطشانی
گو یا حسینا           انا العطشانی

شمع وجودی           عشقی و جودی
هست جهانی           جانان جانی
ای بطن قرآن           سیمای رحمان
خورشید تابان           اتمام ایمان
ای فخر انسان           کانون عرفان
روح شهادت           راه سعادت
خون خدایی           فصل رثایی
جود و سخا تو           قدر و بها تو
بحر نجاتی           عین صلاتی

فروغ فخر انسانی           در این ابعاد حیرانی
کسی داند؟ نمی داند           خدا تنها تو میدانی
چو من حیران و           به سرگردانی

بر گو حسینا           انا العطشانی
گو یا حسینا           انا العطشانی
قولو حسینا           انا العطشانی

ندومی هر دم           به آوای غم
پریش و واله           به سوگ و ماتم
بر گو حسینا

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

کلیه حقوق برای سایت "آوای لیان" محفوظ می‌باشد
طراحی سایت و پشتیبانی: لیان ایده